ویرانه کونلوم!
بیر نظریار ائلسه آباد ائدر ویرانه نی
( اگر یار یک نظر بکند این ویرانه
آباد می شود )
گر منی چکسن دارا اولدورسن الدن توتمارام
(اگر مرا به دار
می کشی ، بکش ، من تو را از دست نخواهم داد )
اولدور نده اوپ محبتدن دل
دیوانه نی
( آری بکش ، نه این که از روی محبت دل دیوانه را ببوسی )
عاشیقه بیر گون دئدیم ترک ائله او یاری ، دئدی
( یک روز به عاشق گفتم ،
یارت را ترک کن ، گفت )
بیلمیسن عشق آتشی له یاندیریپ غمخانه نی؟
( نمی
دانی که با آتش عشق غمخانه را به آتش کشیده است ؟ )
هامینی ترک ائلرم هر کیمسه
واردیر دونیادا
( همگان را ترک می کنم ، هر کسی که در دنیا هست )
اما من
ترک ائدمرم او ساقی دوردانه نی
( اما من آن ساقی دردانه را ترک نخواهم کرد )
سنده گل ترک ائله مسجید تا گئدخ میخانه یه
( تو هم بیا مسجد را ترک کن
تا با هم به میخانه برویم )
توبه ائد ،سن محرم اول اوپ دیلبر جانانه نی
(توبه کن ، تو محرم شو و دلبر جانانه خود را ببوس )
سونرا گل با هم "وفا"
جاندان اولاخ قوربان اونا
( بعد بیا ای وفا تا با هم از جان و دل قربان او شویم )
آغلایاخ شاید اشیدسین گریه ی مستانه نی
( گریه کنیم با هم تا شاید گریه
مستانه ما را بشنود )
نظرات شما عزیزان: